سازمان خود رها گران

به خودآ، خود را رها کن
www.KhodRahagaran.org
KhodRahagaran@KhodRahagaran.org

Sunday, October 24, 2010

دانشجویان دانشگاه تهران خطاب به احمدی نژاد: بیا بیا ….

شنیده شده است که پاسدار جنایتکار و کودتاچی احمدی نژاد می خواهد پا به دانشگاه تهران بگذارد. بهانه ی او هر چه که باشد باید به حضور این قاتل اعتراض کرد. از کلیه دانشجویان می خواهیم که هشیارانه مراقب حضور این پلید و ضد مردمی باشند و به محض ورود او به دانشگاه اقدامات زیر را مد نظر قرار دهند:
۱)      تمامی کلاس های درس را تعطیل کنید.
۲)      در نقاط مختلف دانشگاه تجمع کرده و همگی به صورت همزمان به سوی محل حضور احمدی نژاد حرکت کنید.
۳)      مسیرها را طور انتخاب کنید که در میانه راه به هم بپیوندید.
۴)      در صورت حضور نیروهای حراست و لباس شخصی آنها را با قاطعیت عقب برانید و خود را هرگونه که شده به سوی محل حضور احمدی نژاد برسانید.
۵)      به هر طریق هست وارد محل مراسمی که احمدی نژاد در آن شرکت می کنید شوید و برنامه و سخنرانی را بر هم زنید.
۶)      فراموش نکنید هدف نهایی بازداشت قاتل مردم ایران پاسدار جنایتکار احمدی نژاد است.
۷)      در صورت نیاز اعتراضات را به خیابان ها بکشید.
۸)      عکس و فیلم تهیه کنید و خبر رسانی کنید.
۹)      سایر دانشگاه های تهران و شهرستان ها را در جریان بگذارید تا همزمان با شما تحصن و تظاهرات کنند.
برای همه این کارها برنامه ریزی کنید، سازماندهی کنید، پیش بینی کنید و بخصوص شجاع و نترس باشید
کمیته ی مبارزه نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران
دوشنبه ۳ آبان ۱۳۸۹

دانشجویان دانشگاه تهران خطاب به احمدی نژاد: بیا بیا ….

شنیده است که پاسدار جنایتکار و کودتاچی احمدی نژاد می خواهد پا به دانشگاه تهران بگذارد. بهانه ی او هر چه که باشد باید به حضور این قاتل اعتراض کرد. از کلیه دانشجویان می خواهیم که هشیارانه مراقب حضور این پلید و ضد مردمی باشند و به محض ورود او به دانشگاه اقدامات زیر را مد نظر قرار دهند:
۱)      تمامی کلاس های درس را تعطیل کنید.
۲)      در نقاط مختلف دانشگاه تجمع کرده و همگی به صورت همزمان به سوی محل حضور احمدی نژاد حرکت کنید.
۳)      مسیرها را طور انتخاب کنید که در میانه راه به هم بپیوندید.
۴)      در صورت حضور نیروهای حراست و لباس شخصی آنها را با قاطعیت عقب برانید و خود را هرگونه که شده به سوی محل حضور احمدی نژاد برسانید.
۵)      به هر طریق هست وارد محل مراسمی که احمدی نژاد در آن شرکت می کنید شوید و برنامه و سخنرانی را بر هم زنید.
۶)      فراموش نکنید هدف نهایی بازداشت قاتل مردم ایران پاسدار جنایتکار احمدی نژاد است.
۷)      در صورت نیاز اعتراضات را به خیابان ها بکشید.
۸)      عکس و فیلم تهیه کنید و خبر رسانی کنید.
۹)      سایر دانشگاه های تهران و شهرستان ها را در جریان بگذارید تا همزمان با شما تحصن و تظاهرات کنند.
برای همه این کارها برنامه ریزی کنید، سازماندهی کنید، پیش بینی کنید و بخصوص شجاع و نترس باشید
کمیته ی مبارزه نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران
دوشنبه ۳ آبان ۱۳۸۹

خودرهاگران: باید به سازماندهی اجتماعی مردم پرداخت

  1. سازماندهی سیاسی در کشورهای دیکتاتوری ناممکن است، به همین دلیل باید به سازماندهی اجتماعی مردم پرداخت
  2. سازماندهی اجتماعی مردم یعنی هر محمل و فرصت زندگی و حرفه ای را تبدیل کردن به فرصتی برای کار جمعی
  3. از طریق کار جمعی در قالب های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، هنری، اقتصادی و غیره می توان روح و فرهنگ کار جمعی را گسترش داد
  4. نبود حرکت متحد وسراسری سیاسی به دلیل آسیب دیدن روح کار جمعی در میان مردم است بنابراین باید این روح را بازسازی کرد
  5. از هر فرصتی باید برای تشویق ایرانیان به بیرون آمدن از فردگرایی و خودمداری و رفتن به سوی کار جمعی و مشترک استفاده کرد
  6. به واسطه ی تجمع ایرانیان در کنار همدیگر در قالب ها و فرصت های مختلف ترس و انزوا و ناامیدی برطرف خواهد شد
  7. بدیهی است که برای یافتن بهانه ی کار جمعی و مشترک باید از خلاقبت و شجاعت خویش بهره بریم
  8. سازمان خودرهاگران به عنوان تشکلی که استراتژی خود را بر تشکیل قدرت اجتماعی گذاشته است از یکایک ایرانیان تغییر طلب و کنشگر می خواهد که در صدد تشویق مردم به بازیافتن همدیگر در چارچوب های گوناگون خانوادگی، حرفه ای و دوستان و غیره باشند. در سایه ی این کار روح جمعی به پیکر جامعه ی ایرانی بازگشته و می توان از دل آن حرکت های بزرگ سراسری و سرنوشت ساز بیرون کشید

Wednesday, October 20, 2010

ادعای رژیم در مورد کنترل آدرس های آی پی مزخرف تبلیغاتی است

گفتم: چیه نگرانی؟!
گفت: شنیدی قرار همه آدرس های IP  را شناسنامه دار کنند.
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی هرکس روی اینترنت است معلوم می شود که آدرس IP  او چیست و کیست.
گفتم: خوب این که همیشه بوده
گفت: آخه تازه اعلام شده
گفتم: این ها دارند این مزخرفات را برای ترساندن من و تو می گویند.
گفت: یعنی نمی تونن کنترل کنن اینجوری؟
گفتم: خوب اینها همیشه این کارو می کردن، ولی چه غلطی تونستن بکنن.
گفت: چطور؟
گفتم: مگر می شود میلیون ها نفر را که در هر ساعت دارند میلیون ها کار روی اینترنت انجام می دهند کنترل کرد؟
گفت: نمی شود؟
گفتم: مثل این است که بگویی درتهران هر ماشینی که از دم خانه راه بیافتد را تا هر کجا برود تحت کنترل خواهیم داشت.
گفت: پس چرا چنین خبرهایی را اعلام می کنند؟
گفتم: برای این که یک عده ای را که از این چیزها سر در نمی آورند بترسانند که مبادا برای کسب آگاهی و یا برقراری ارتباط با دیگران از اینترنت استفاده کنند.
گفت: یعنی فقط برای ایجاد ترس است.
گفتم: از مزخرفات اینها مرغ پخته هم خنده اش می گیره. اینها چون به طور عملی قادر به هیچ کنترلی نیستند مجبورند با این تبلیغات ترس درست کنند.
گفت: در عمل چطور؟
گفتم: میلیون ها نفر در ایران هر روز و هرشب به اینترنت وصل می شوند و هر کاری که بخواهند انجام می دهند و مزدوران بسیجی و سپاهی غلطی هم نمی توانند بکنند.
گفت: یعنی فقط ادعاست.
گفتم: فقط حرف است. چون با فیلترشکن و پروکسی می توانی ناشناس روی اینتنرنت هر کاری کنی . نگران نباش
گفت: ظاهرا فقط برای وحشت آفرینی است
گفتم: خوب می دونی، متوجه شدن که وقت رفتن است و دارند دست و پاهای آخر را می زنند.

Monday, October 11, 2010

پیش به سوی صرافی ها، کارشان تمام است

کمیته ی نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران
نافرمانی مدنی انجام عملیات خارق العاده نیست. عبارت است از بهره گیری هوشمندانه از توانایی جمعی. نگاه کنیم به شرایط کنونی. دولت کودتاچی با کمبود ارز مواجه است. بیش از دو هفته است که نتوانسته نرخ ارز را تثبیت کند و هر چه می کند سبب آرامش بازار و از بین رفتن صف ها نمی شود. صرافی ها حیران و سرگردانند و مشتریان صف بسته اند اما نمی توانند ارز پیدا کنند. معنی همه ی این ها چیست؟
دولت پاسدار احمدی نژاد ارز به اندازه ی کافی ندارد تا به بازار بیاورد و قیمت دلار را تثبیت و نگرانی ها را از بین ببرد. پس دارد در این زمینه از خود ضعف نشان می دهد. حال اگر ما واقعا می خواهیم این دولت کودتاچی را پایین بکشیم و می دانیم که رفتن به خیابان ها فعلا پرهزینه است می توانیم یک کار ساده کنیم. قدری ارز بخریم. چقدر؟ هر چه می توانیم ده دلار، صد دلار، هزار دلار. هر چقدر که توانایی مالی مان اجازه می دهد. می پرسید نفع این کار چیست؟ پاسخ این است که همش نفع است:
1)      پول ریال و تومان خود را که د رمقابل تورم و گرانی هر روز دارد بی ارزش تر و ضعیف تر می شود تبدیل به پولی می کنید که قدرتش و ارزش آن در ایران هر روز دارد بالاتر می رود. بنابراین از آن جا که محال است قیمت ارز از قیمت کنونی پایین تر بیاید به طور قطع پول شما به صورت دلار یا همین ارزش را حفظ می کند و یا این که دارای ارزش بیشتری در آینده خواهد شد. پس در هر دو حالت با تبدیل تومان به دلار شما برنده هستید.
2)       دولت پاسدار احمدی نژاد وقتی با تقاضای بالا مواجه شود مجبور است که ارز را از نیازهای حیاتی دیگر بزند وبرای مهار بحران تقاضای زیاد به صرافی ها بیاورد. این امر چرخ های اقتصادی دولت را در عرصه های دیگر خواهد خواباند.
3)      با اوج گیری موج خرید ارز توسط مردم در یک مقطع بانک مرکزی نمی تواند به تقاضا پاسخ دهد و بحران ارز به بحران ورشکستگی ارزی دولت کودتاچی تبدیل می شود. با علنی شدن این ورشکستگی کل عملیات بانک های کشور دچار اختلال شده و سیستم بانکی کشور می خوابد. این آغاز بحران سراسری است.
4)      با آغاز بحران سراسری دولت باید اعلام ورشکستگی رسمی کند واستعفا دهد یا توسط مجلس عزل شود. این پایان کار دولت کودتا خواهد بود.
حال خود قضاوت کنید. آیا کار دشواری است که با خرید قدری ارز کاری را که به طریق دیگر نیاز به کلی مبارزه و تلفات دارد به دست آوریم؟ آیا روشی ساده تر از این برای پایین کشیدن باند سپاه از قدرت سراغ دارید؟ آیا نباید تا زمانی که تحریم های خارجی دارد از بیرون به دولت سپاهی فشار می آورد ما نیز از درون کار خود را بکنیم و به طور گاز انبری کودتاچیان را قیچی کنیم؟ امروز این امکان پدید آمده است. دولت کودتا در محاصره ی بیرون و درون است. کارش را بسازیم.
اطلاع رسانی کنیم، دیگران را ترغیب و تشویق کنیم و به هر صورت که می توانیم در این نهضت خرید ارز برای پایین کشیدن دولت کودتا فعال باشیم. تلفن ها را برداریم، تماس ها را شروع کنیم، ایمیل بزنیم، قدری پول فراهم کنیم و به سوی بانک ها و صرافی ها روان شویم.
به قدرت خود باور داشته باشیم و خواهیم دید که کارشان تمام است.
کمیته ی نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران
10/10/10
18 مهر 1389

خودرهاگران: نهضت خرید ارز برای سقوط دولت کودتا - رسانه شمایید



  1. با توجه به چشم انداز بجران اقتصادی از حالا باید برای ماه های آینده آماده شد
  2. کسب آمادگی برای بحران اقتصادی به معنای تدارک جهت به زانو درآوردن دولت احمدی نژاد است
  3. دولت پاسدار احمدی نژاد ورشکسته است با بیرون کشیدن پولها از بانک و تبدیل آن به ارز و دلار می توان آن را ساقط کرد
  4. کافی است هر شهروندی پول های تومانی خود را که در خانه یا بانک دارد به ارز خارجی تبدیل کند تا دولت کودتاچی سرنگون شود
  5. کم هزینه ترین روش برای پایین کشیدن دولت احمدی نژاد برجسته کردن ضعف رژیم در تامین ارز کافی برای متقاضیان است
  6. برای به راه انداختن یک نهضت خرید ارز نیاز به سازماندهی و رهبری نیست، کافیست هر شهروندی برود قدری ارز بخرد تا کار دولت احمدی نژاد به پایان رسد
  7. هر یک از ما می توانیم با پخش و گسترده کردن این ایده در عملی کردن آن نقش داشته باشیم
  8. نگرانی از این که دولت با فروش ارز بخواهد نقدینگی ریالی به دست آورد بسیار سطحی نگری است. زیرا دولت نیازی به کسب نقدینگی از این راه ندارد و می تواند هر چقدر بخواهد اسکناس بدون پشتوانه چاپ کند
  9. چون دولت به طور واقعی ارز ( یعنی پول خارجی) کم دارد اگر در مقابل یک تقاضای وسیع قرار گیرد با بحران روبرو خواهد شد و راه چاره ای برای آن نخواهد داشت
  10. سازمان خودرهاگران از همگان می خواهد تا در خارج به تبلیغ نهضت خرید ارز بپردازند و آن را در تمامی رسانه ها و ارتباطات با داخل مطرح کنند و در داخل به طور عملی برای خرید دلار از کمترین مقدار تا هر چه می توانند اقدام کنند

Wednesday, October 6, 2010

چرا جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است؟

چرا جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است؟

نوشته : کوروش (تهران)
ویرایش از دفتر تولید سازمان خودرهاگران

*****************************
من ذیل هشت بند دلایل خود برای اینکه نمی توان جمهوری اسلامی را اصلاح کرد آورده ام چرا جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است؟ تحولات سیاسی در بطن حوادث سیاسی رقم می خورند وتاریخ سیاست را حادثه ها ساخته اند. انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران پدیدآورنده تفسیرهای تازه ای از شکل گیری بطئی یکسری از نتایج گردید که فکر می کنم بتوان آن را در موارد زیر توضیح داد: اول:  این واقعیت بیش از همیشه  نمایان شد که ایران نیاز به تغییرات ساختاری دارد و با تجربه دوران اصلاحات به وضوح عریان گردید که تغییر”یک فرد” نمی تواند مشکلات انباشته شده جمهوری اسلامی را حل کند؛ “فرد”هر چه قدر هم حسن نیت داشته باشد در قفس آهنی چهارچوبهای نا کارآمد بی اثر می شود. دوم:   مشخص شد تعابیری مانند”قرائت دمکراتیک از آراء آیت الله خمینی” یا “استخراج دمکراسی از قرآن” چه اندازه پوچ و خالی از محتوا هستند و رویکرد خشن آقای خمینی به سیاست و نیز مفاهیم پر از تناقض متون مذهبی هرگز نمی تواند ضامن حقوق انسان در دوره مدرن باشد، التقاط و بکارگیری مفاهیم مدرن و مذهبی نه تنها ایران را نسبت به دوره پهلوی جلو نبرد بلکه نا هنجاری و بی انضباطی فکری اصلاح طلبان دینی فرصت مناسبی برای فاشیستهای مذهبی فراهم آورد تا زیر پوشش مقدسات، هر نوع جنایتی را توجیه کنند. سوم:  بسیاری از نیروهای سیاسی کشور (از مسعود بهنود گرفته تا فرخ نگهدار) با اشتیاق زاید الوصفی این طور تبلیغ می کردند که “مکانیسم صندوق رای” تنها راه رسیدن ایرانیان به دمکراسی است که به نظرم این تبلیغ دو نوع جهل همزمان را می آفریند، جهل نخست این که “کل ” مفهوم دمکراسی با همه پیچیدگیها و ابزارهای آن را در “رای دادن” خلاصه می کند؛ و جهل دوم آن که رئیس جمهور در جمهوری اسلامی را دارای “قدرت فراوان” جلوه می دهد، در حقیقت تئوری” رای دادن به هر قیمتی” تنها باعث  شد رهبر جمهوری اسلامی به طور مکرر از مشروعیت نظام و “حضورچهل میلیونی امت همیشه در صحنه” صحبت کند که به وضوح به خود کامگی رهبر افزود. اشتباه مهمی در خاورمیانه در حال رخ دادن است که من آنر ا”نمایش صندوق رای” می نامم (که البته بعضا دولتمردان آمریکایی هم آن را تشویق می کنند) در این فرآیند ارزشهای دمکراسی عموما فدای صفهای طویل رای دهندگان می شود و به جای”کیفیت دمکراسی” به”کمیت رای دهنده” بها داده می شود که ممکن است حتی منجر به روی کار آمدن دشمنان دمکراسی از طریق رای گیری شود. با تقلب وسیعی که در اتنخابات  رخ داد به نظر من کسانی که مدعی رای دادن توده وار بودند مفتضح شدند و نشان داده شد حتی اگر  اکثریت مردم در “بازی انتخابات” شرکت کنند ساختار استبدادی ولایت فقیه در نهایت می تواند شخص مورد علاقه خود را به عنوان فرد منتخب به مردم معرفی کند. چهارم:  با سرکوب شدید مردم معترض و تجاوزها و کشتارها  که تحت نام حکومت دینی و مقدسات انجام گرفت (که من شخصا اعتقاد دارم بخش وسیعی از این اعدام ها و شکنجه ها نه تنها جنبه غیر دینی ندارد بلکه با توجه به متن قرآن و سنت پیامبر اسلام و خلفای راشدین و بنی امیه و بنی عباس زاییده اعتقادات دینی هستند) مشخص گردید ممزوج نمودن اعتقادات مذهبی افراد و گروهها در امر حکومت  بیش از آن که  باعث رعایت اخلاق گردد منجر به بی اخلاقی های وسیع و توجیه مذهبی قتلهای سیاسی می گردد. بنابراین آن نظریه هایی که معطوف به آشتی دادن اسلام و دمکراسی و حتی آشتی دادن مذهب شیعه و حقوق بشردوستانه بود اگر نگوییم مطلقا شکست خورده است ولی به صراحت می توان گفت تضعیف شده و کارا نبودن آن عیان گردیده و در بلند مدت موجب شده است افق جدایی امر مذهبی از امر حکومتی یا همان سکولاریسم  تقویت شود. پنجم:  آن کسانی که مدعی بودند “اجرای بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی” راهکار خروج از بحران و بن بست هاست بطور آشکاری بطلان نظر خود را مشاهده کردند، چه که نه تنها رهبر جمهوری اسلامی  اجازه برپایی حتی یک “راهپیمایی مسالمت آمیز”را نداد بلکه کثیری از اصلاح طلبان و معتقدان به قانون اساسی را به زندان افکند و مجلس خبرگان رهبری نیز نتوانست “طبق قانون” کوچکترین ایرادی به عملکرد رهبر وارد کند و یک نشریه نیمه مستقل هم مجوز نشر نگرفت. معتقدان به اجرای همین قانون اساسی یک نکته مهم را نادیده گرفتند،آ ن که کلیه اصول مندرج در کتابچه قانون جمهوری اسلامی اصولی”مقید”و “محدود”شده هستند مقید و محدود نه به حقوق دیگران بلکه به موازین اسلامی که مفسر این موازین هم شورای نگهبان منتخب ولی فقیه می باشد. بنابراین با چماق قانون نمی توان به جنگ رهبر رفت زیرا او خود بیش از هرکس دیگر خود را “محق” می داند تا مدعی شود برداشت او از موازین اسلام و مذهب اصولی امامیه همین سرکوبهاست و با مقوله”حفظ نظام و بیضه حکومت اسلام”تمام جنایاتش را توجیه کند، کما اینکه در یک استفساء آقای خامنه ای علنا اعلام کرد ولایت خود بر مردم را مانند ولایت رسول الله می داند و اطاعت از خودش را “واجب شرعی” دانست؛ بنابراین عبور از چارچوب این قانون اساسی متعارض می تواند راهی به سوی خروج کشور از انسدادهای کنونی را فراهم آورد ششم:  هم آقای مهندس موسوی هم حجت الاسلام والمسلمین  کروبی چندین بار بر این نکته تاکید کرده اند این قانون وحی منزل نیست و می توان طبق نیازهای کشور و مردم و به اقتضاء شرایط موادی از آن را تغییر داد. ممکن است این دو نفر در گفتن چنین حرفی حسن نیت دارند ولی طبق اصل آخر قانون اساسی، اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ولایت فقیه و مذهب رسمی اثنی عشری “غیر قابل تغییر” می باشند و اگر در نظر بگیریم بقیه اصول قانون اساسی”تابعی”از این ماهیت مذهبی هستند  و مشکل عمده همین “پایه” قانون اساسی است نمی توان با تکیه برهمین قانون اساسی آن را “تغییر” داد، یا لااقل اصولی را می توان عوض کرد که  چندان تفاوتی با وضع فعلی ایجاد نمی کند. تازه  آن تغییرات سطحی مد نظر مهندس موسوی و آقای کروبی باید با اذن ولی فقیه باشد که بعید است آقای خامنه ای اجازه تغییر حتی یک تبصره قوانین را به نفع قدرت یافتن مردم بدهد. هفتم:  نه اصلاح طلبان دینی  و نه فاشیستهای اسلامی هیچ کدام راه حل معقول و مشخصی برای برون رفت اقتصاد ایران از رکود و نیز کاهش نرخ تورم و بیکاری و رشد اقتصادی و تنظیم نرخ ارز و مقررات مالیاتی و سایر مباحث اقتصادی کشور ارائه نکرده اند، به نظر می رسد اقتصاد شتر گاو پلنگی جمهوری اسلامی که مانند عهد قاجار به تیولداری شبیه است بیش از گذشته به چشم اسفندیار این رژیم بدل شده است. دستاورد عمده ای که در این موضوع عاید نیروهای ترقی خواه و دمکرات شده این است که بیش از هر زمان دیگری نشان داده شد که نیروهای مذهب گرا و نظامیان مکتبی قادر به اداره امور کشور نیستند، زیرا به نظر من”بحران نا کار آمدی” از “بحران مشروعیت”عینی تر و مهم تر است، مردم ممکن است تا مدت ها متوجه نشوند استبداد سیاسی چه فاجعه زیان باری است ولی وقتی گرانی کالاها و خدمات و تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش بیکاری را به”عینه” لمس می کنند شرایط برای بقا جمهوری اسلامی بسیار مشکل تر خواهد شد و این جاست که مفاهیمی مانند “اقتصاد اسلامی” و یا “بانکداری بدون ربا”  پوچ و بی معنی می شوند. هشتم:  ادامه موجودیت جمهوری اسلامی که در جهان یک پدیده “ناسازه” و”دردسر آفرین” شناخته می شود کشور ایران را با مشکلات امنیتی مواجه خواهد ساخت؛ زیرا هدف غایی سران رژیم ایجاد ترس (Panic) در منطقه و اخاذی بین المللی است و اصولا آقای خامنه ای خود را در قامت یک سردار جنگ صلیبی می بیند و توهم قدرت باعث شده که این تصور به او دست دهد که پنجه در پنجه ابر قدرتها افکند و اگر بتواند ارزشهای لیبرال دمکراسی را نابود سازد.  نمونه آشکار این امر در حمایت کامل رهبر از احمدی نژاد  دیده شد  و آقای خامنه ای سخنان مشمئز کننده و تنش آفرین احمدی نژاد را ستود و سفر او به سازمان ملل را سفری “پرمغز و پرکار” ارزیابی کرد، این جاست که غرب باید متوجه شود که  نمی توان با جمهوری اسلامی کار کرد و با این نظام به گفتگو نشست، رژیمی که سی و یک سال خصم آمریکا بوده است باید در مذاکره”حیثیت”خود را هزینه کند که اصولا این رژیم مایل به انجام آن نیست. با احترام کوروش/تهران

برنامه ی روزانه ی سازمان خودرهاگران به سوی ایران




برنامه ی روزانه ی سازمان خودرهاگران به سوی ایران
« هر روز با خودرهاگران »

از روز شنبه 9 اکتبر2010 به مدت 15 دقیقه
از ساعت 14.30 تا 14.45 به وقت ایران
و 13 تا 13.15 به وقت اروپا
از تلویزیون آسوسات
روی ماهواره ی هات برد
Channel Name: ASO Sat

Satellite: Hotbird 8
Freq: 11642
SR: 27500
POL: Hor
FEC: 3/4